مدیریت در جامعه ما

در کشور ما بعضی ها از مدیریّت فقط همین رو بلدن صبح خیلی زود برن سر کار و از همون اوّل شروع کنن به تماس گرفتن با این و اون یاد آوری کارها بهشون. تلفن رو رو اسپیکر بذارن و بی خیال اعصاب سایر کارکنان. بقیه ی روز بی کار و علّاف و مشغول صحبت کردن در مورد مشکلات جامعه و سیاست.

مدیر باید آمار بدونه. مدیر باید آمارگیری کنه. مدیر نباید بی کار باشه. مدیر باید پاشه بره برای کارمندای بیکارش کار سازنده درست کنه. باید بازرسی کنه. باید بهره وری رو افزایش بده. نه اینکه فقط حرف بزنه و پول مفت بگیره و چرب زبونی بلد باشه. مدیریت چرب زبانی نیست! به خدا زحمت میخواد! پول بی حساب و بی زحمت حرومه! نا عادلانه س! همین چیزاس که فساد و ناکارآمدی به وجود میاره! دنبال مقصّر نگرد آقای مدیر! خودت بزرگترین مقصّری! مقصّر از قصور میاد و قصور یعنی کوتاهی کردن.

آلودگی های صوتی

شاید چند سال پیش یه بحث کاملاً فانتزی و تجملی و روشنفکرنمایانه و به قولی سوسولی و غیر مردونه بود ولی امروز کاملا با سلامت روانی انسان ها پیوند خورده.

روزمون رو با صدای زنگ زده و خسته و انقلابی و قدیمی وانت های لوازم منزل خریداریم خریداریم شروع می کنیم. بعد صدای فرزکاری ساختمونای بغلی شروع میشه. سر راه محل کار اتوموبیل هایی که با سرعت میرونن و بازم مثل همیشه دیرشون شده و دست رو بوق سر هر پیچ برای احتیاط. به محل سوار شدن تاکسی و مترو که میرسیم عربده ها و دعواها و اعتراض ها به چراغ راهنمایی رانندگی شروع میشه. توی مترو دست فروش ها شروع می کنن به رفت و آمد و باز کردن بساط بازارشان در راهروها مترو. عین بازار شام میان و میرن. این میره اون میاد. اون میاد این میره. عین خیابون. هیچ کسی هم دیگه اعتراض نمی کنه. تو محل کار هم مدیران از خود راضی و طلب کار درب اتاق رو باز میذارن و با تلفنی که دائماً بر روی حالت اسپیکر و بلندگو قرار داره سعی می کنن مخاطبانشان رو پیدا کنن و طلبکاری و بی گناهی شون رو اثبات کنن. از مدیریت همین چیزاش رو فقط بلدن ظاهراً. عصرها تمام ملت طلبکار سوار بر ماشین ها خیابان ها را میلی متر به میلی متر پر از آهن کرده و از ترافیک و آلودگی هوا شاکیند. صدای فرز و پتک های ساختمان های در حال تاسیس گاهاً تا ساعت شش و نیم بعد از ظهر نیز به گوش میرسد که قانونی به نظر نمیرسه. موتور سیکلت های سی جی صد و بیست و پنج که محصول تکنولوژی نیم قرن پیش هستند و برای تولیدکننده ها و وارد کنندگانشان دریایی از سود هستند و سمبل آلودگی صوتی و هوا در تمام جهان هستند نقطه ای خالی برای رفت و آمد باقی نمیذارند. پیاده رو ها و خط های عابر پیاده قلمروی بی چون و چرا آن هاست. مسئولین رسیدگی کنین، ما که خودمون مسئول نیستیم. خود ماها که میتونیم این کارا رو نکنیم مسئول نیستیم. مسئولین ما رو جریمه کنن که دیگه این کارا رو نکنیم. جریمه هم بخوان بکنن باز یه حرفی واسشون در میاریم. 

میدونم سوسولی بازیه و روانی شدن بخشی از زندگیه. من خیلی سوسولی.  ببخشید.

چه ارتباطی بین حرم و اهل بیت و امان شیعه با فحش های ناموسی و میل شدید جنسی وجود داره؟

نمیدونم فقط من این رو دیدم یا شما هم دیدید که خیلی از افرادی که ابراز ارادت به ائمه اطهار می کنن عملا" وقتی پای صحبت هاشون میشینی میبینی که  از فحّاش ترین اقشار و افراد جامعه هستن؟ توی صفحات ایستاگرام اگر توهینی می بینید وقتی دنبال می کنید و میرید به پیج طرف سر میزنید کلّی عکس گنبد و حرم و کبوتر و امام و این حرفا می بینید. موضوع به همین جا هم ختم نمیشه. وقتی میرید لیست آدم هایی که دنبال می کنه رو میبیند، متوجه میشید که کلّی دختر و خانوم به قول خودشون داف و فاحشه و سکسی رو داره دنبال می کنه.

من این تناقضات رو نمی فهمم. شما میفهمید؟ اگه میفهمید لطفا" کمکم کنید درکش کنم.

شمایی که انقدر شعار دینی میدی از ائمه ت دفاع می کنی پس این کارا چیه؟

فکر کنم از اساس باید بنیان فکریت رو تغییر بدی. شما هم ائمه رو میخوای هم سکس ولی همون ائمه هاتون گفتن که دنبال این چیزا نرید. فکر کنم وقتشه یه چیز جدید برای خودتون بسازید. یا ائمه رو ول کنید یا دنیال این چیزا نرید. این ها با هم جمع نمیشه. باید عمیق فکر کنید. من خودم تعارف رو گذاشتم کنار. به ائمه شک کردم. ولی به اخلاق و بازگشت عمل اعتقاد دارم. نیاز جنسی یک نیاز طبیعیه که جا و مکان داره. میتونه قانون مند بشه. ولی نه فقط در غالب ازدواج. جوری که به کسی صدمه ای نزنه. نه به خودمون نه به دیگران.

آدم بدا همیشه پولدار نیستن، همه ی آدمای بی پول هم آدمای خوبی نیستن

مردم ساده همیشه فکر می کنن برای نشان دادن بدی کسی باید انگ دزدی و جنایت بهش بزنن در حالی که خیلی از بدی ها با کاری نکردن ها، با از زیر کاری در رفتن ها، تقّلب ها، دروغ گویی ها و فریب ها صورت میگیره. جامعه با این کارها فاسد میشه و بی عدالتی توش رواج پیدا می کنه.  این که کسی در جایگاهی قرار داشته باشه که اصلا" لیاقتش رو نداشته باشه و مسئولیّت هاش رو انجام نده. اینکه مثلا" از صبح تا شب حرف بزنه و حقوق مدیریت بگیره. فساد ایناس. نه الزاما" دزدی مستقیم و اختلاس. پول بدون زحمت. قدرت بدون مسئولیت، پاسخگویی این ها هم باید با اعتراض و مجازات و پیگیری روبرو بشن.

فرهنگ، حفظ سنّت ها، تهاجم فرهنگی، انقلاب، مقاومت

شاید مزحک ترین اصطلاح یا ترکیب اسمی ای که از ابتدای عمرم تا به حال شنیدم اصطلاح "تهاجم فرهنگی" باشه. شما میتونی اسمش رو تهاجم بذاری میتونی هم اسمش رو تبلیغ بذاری.

چرا تبلیغ کردن بده؟ چرا به انتخاب دیگران احترام نمی ذاریم؟ چرا نگران تغییر کردن دیگران هستیم؟ مگر شما خودتان تبلیغ نمی کنید؟ مگر شما خودتان تبلیغ نکردید؟ مگر دیگران را تغییر ندادید؟ مگر تغییر نکردید؟ مگر انقلابی نبودید؟ حالا که اوضاع کاملا" در دست شماست و تسلّط کامل دارید اجازه ی تغییر و نو شدن و نوآوری به دیگران نمی دهید؟ دائما" شرط می گذارید که شرایط خیلی نباید تغییر کند غافل از اینکه زمانی خودتان می خواستید شرایط را (کاملا") تغییر دهید و اسم خودتان را نیز (انقلابی) گذاشته بودید. انقلابی یعنی خواهان تحوّل. حال به تحوّل خواهان بعد از خود اجازه ی تغییر دادن و نوآوری نمی دهید.

منافع مادّی

دستشوئی ایرانی یا توالت فرنگی؟

توالت فرنگی

نظر من اینه. نظر خیلی های دیگه هم همینه. هم بوی کمتری مساعد میشه هم زیباتره. البته ممکنه در آغاز استفاده همگانی جامعه از اون مشکلاتی به وجود بیاد ولی بالاخره فازیه که باید گذرونده بشه. بهتر خارج شدن (با عرض معذرت) مدفوع از بدن و این حرف ها در صورت استفاده از دستشوئی ایرانی یا همون سنّتی هم بهانه ها و توجیهاتی بیش نیستند. فشاری که به زانو در صورت استفاده از دستشوئی ایرانی میاد مضرّاتش خیلی خیلی بیشتر از فواید دفع سریع تر و راحت تر در صورت استفاده از این دستشوئی هاست.

چرا بعضی ها انقدر فحّاشی می کنند؟

من متخصّص نیستم امّا حدسم اینه که عامل اصلیش فشار روانیه. ولی نمی تونیم این رفتار رو از طرف شخص اجرا کننده اش قابل قبول بدانیم. حکومت و جامعه مقصّرند ولی خود فرد نیز این حق را ندارد که به این صورت فشار روانی خود را بدون ملاحظه ی دیگران در هر جایی خالی کند. مثل این میماند که ما شخص وقت به شکمش فشار آمد فارغ از این که کجا قرار دارد (با عرض معذرت) رفع مزاج کند. رفع حاجت هم یک نیاز طبیعیه ولی هر کاری جایی دارد. صبر و تحمّل و نظم هم جزو لوازم زندگی هستند.

اثبات وجود دیکتاتوری در کشور و ناکارآمدی نظام

در اثبات وجود دیکتاتوری در کشور همین بس که حق آمارگیری و نظر سنجی در کشور وجود ندارد و کسانی که این کار رو می کنند هم مجرم شناخته میشن.

همش تقصیر غربه.

مشکل اصلی وجود اسرائیل در منطقه است.

ما خوبیم.

اگه کامل به حرفای ما گوش بدید حتما" به جای خوبی میریم و سعادتمند میشیم.

فرافکنی.